جدول جو
جدول جو

معنی تقلید کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تقلید کردن
پیروی کردن و متابعت نمودن و نقل کردن و از روی ساخت دیگری چیزی را ساختن و اقتدا کردن به طریقه و روش کسی. (ناظم الاطباء). رجوع به تقلید شود
لغت نامه دهخدا
تقلید کردن
پیروی کردن، عمل کردن بفتوای مجتهد، حرکت و طرز تکلم کسی را نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تقلید کردن
پیروی کردن، تبعیت کردن، مقلد شدن، ادای کسی را در آوردن، کار کسی را الگو قرار دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تقلید کردن
لتقليدٍ
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تقلید کردن
Emulate, Imitate, Mimic
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقلید کردن
imiter
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تقلید کردن
kunakili
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تقلید کردن
نقل کرنا
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تقلید کردن
অনুকরণ করা , অনুকরণ করা
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تقلید کردن
모방하다 , 흉내내다
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
تقلید کردن
taklit etmek
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تقلید کردن
模倣する , 真似する , 真似する
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تقلید کردن
לחקות
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تقلید کردن
अनुकरण करना
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تقلید کردن
meniru
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تقلید کردن
เลียนแบบ , ลอกเลียนแบบ , เลียนแบบ
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تقلید کردن
nabootsen, imiteren
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تقلید کردن
emular, imitar
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تقلید کردن
emulare, imitare
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تقلید کردن
emular, imitar
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تقلید کردن
模仿
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تقلید کردن
naśladować
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تقلید کردن
наслідувати , імітувати
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تقلید کردن
nachahmen
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تقلید کردن
подражать , подражать , имитировать
تصویری از تقلید کردن
تصویر تقلید کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
ایجاد کردن پدید آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
زاستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
Manufacture, Produce, Spawn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
制造 , 生产 , 产卵
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
produkować, rodzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
виробляти , породжувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
herstellen, produzieren, erzeugen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
производить , порождать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
fabricar, produzir, gerar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تولید کردن
تصویر تولید کردن
fabbricare, produrre, generare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی